چرا علی ابن موسی الرضا (ع) را امام رئوف مینامند؟
لقب رئوف بودن امام رضا (ع) نشان دهنده محبت ایشان به شیعیان است چه در زمان حیات مبارکشان و چه بعد از شهادت
چنانچه در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَی الْإِمَام الرَّءُوف، سلام بر امام رئوف». در توضیح این واژه باید بدانیم که رأفت یک نوع شدت در رحمت میباشد. در واقع هر چند بین دو واژه رأفت و رحمت، قرابت و نزدیکی در معنا وجود دارد؛ اما در بررسی دقیق لغوی این دو به یک معنا نبوده و فرقی ظریف بینشان وجود دارد.
تفاوت رحمت و رأفت
مرحوم مصطفوی در کتاب «التحقیق» خود فرق بین رأفت و رحمت را اینگونه بیان میکند: «رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است مانند لطف و رحمت یک جراح به یک بیمار علاقهمند به بهبودی.
رئوف یعنی هیچ درد و ناراحتی را بر نمی تابد
بنابراین «رأفت» مرحلهای دقیقتر و بالاتر از «رحمت» است، و هرگز در مسائل ناخوشایند به کار نمیرود، ولی رحمت در امور ناخوشایندی که به خاطر مصلحتی انجام میشود، استعمال میشود.
حال با توجه به روشن شدن معنای رئوف، اگر چه همه اهل بیت (ع) از باب تجلی رأفت حضرت حق، رئوف میباشند، ولی این رأفت و مهر ورزی در وجود امام هشتم (ع) بروز و ظهور بیشتری دارد.
تعبیر علامه طباطبایی از رأفت امام رضا علیه السلام

به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی (ع) میشود، مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد.
یکی از مصادیق این رأفت را میتوان در پاسخی که حضرت به زائرین خود، در قبال زیارت، میدهند دانست که در بیانی فرمودند: هر کس مرا زیارت کند روز قیامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از ترسهای آن سه جا رهایش سازم: ۱- هنگام پخش شدن نامه اعمال به دست راست یا چپ، ۲- نزد صراط، ۳- نزد میزان.
رفتار امام رضا علیه السلام در زندگی
امام رضا (ع) در زمان حیات مبارک خویش کانون مهر و عاطفه نسبت به مردم و مظهر عشق و محبت نسبت به آنها بودند و این مهربانی در تک تک زوایای زندگی و برخورد ایشان با آحاد مردم جامعه آن روز به روشنی مشهود است به عنوان نمونه:
الف: «ابراهیم بن عباس» نقل میکند: هرگز ندیدم که حضرت رضا (علیهالسلام) کسی را با سخن خود بیازارد، ندیدم سخن کسی را قطع کند، میگذاشت تا حرف او تمام شود؛ هرگز کسی را که قدرت برآوردن حاجت او را داشت رد نمیکرد؛ هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمیکرد، و تکیه نمیزد، و هرگز ندیدم سخن درشتی به خادمان خود بگوید.
هرگز ندیدم که آب دهان خود را بر زمین بیاندازد و همین طور هرگز ندیدم که با صدای بلند قهقه کند و بخندد بلکه همیشه تبسم میکرد. زمانی که به خانه میرفت و سفره میانداختند تمام خدمتگزاران، حتی دربانها را نیز بر سر آن سفره مینشاند.
ب: مرحوم کلینی نقل میکند که شخصی از اهل بلخ که در سفر امام رضا (ع) از مدینه به خراسان همراه آن بزرگوار بود، میگوید: روزی در بین راه سفره غذا را پهن کردند، آن بزرگوار تمام خادمان و غلامان از سفید و سیاه را بر سر سفره جمع کرد، من گفتم: فدای شما شوم، بهتر نبود که برای اینان سفره جداگانه انداخته شود؟ آن حضرت فرمودند: تند مرو، همانا خدای ما یکی است، مادر و پدر همه یکی است و پاداش به اعمال است (نه به سیاه و سفیدی و جاه و مقام).
رأفت و مهربانی امام رضا علیه السلام درسی برای شیعیان

این نوع رفتار امام رضا (ع) را باید در کنار مقام عظیم معنوی آن حضرت قرار داد تا رأفت و مهر ورزی که امام داشتند بیشتر خود را جلوه کند و درسی به ارادتمندان و شیعیان باشد که نباید به صرف رسیدن به پستی، مقامی و مالی خود را تافته جدا بافته بدانند و خود را ممتاز از دیگران قلمداد کنند.
خصوصا در این دنیای ماشینی مدرن و زندگی مادی پر زرق و برق امروز، این بیآلایشی، بی رنگی و سادگی را که محصول رأفت و مهرورزی امام است باید به عنوان یک الگو، سرلوحه زندگی خویش در برخورد با زیردستان خود قرار داد.
مسلمانان باید با پیروی از مهرورزی امام رضا علیه السلام نمونه ای از دوستداران امام رئوف باشند.
منابع
[۱]. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ۹۹، ص ۵۵، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، چاپ: بیروت، ۱۴۰۳ ق.
[۲]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۴، ص ۶، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ: تهران، ۱۳۶۸ ش.
[۳]. شیعه نیوز.
[۴]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۳۰۴، ناشر: دار المرتضویة، چاپ: نجف اشرف، ۱۳۵۶ ش.
[۵]. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ۴۹، ص ۹۱، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، چاپ: بیروت، ۱۴۰۳ ق.
[۶]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط- الإسلامیة)، ج ۸، ص ۲۳۰، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، چاپ: تهران، ۱۴۰۷