پخش زنده
امروز: -
معاون امور جوانان وزارت ورزش جوانان گفت: میانگین سن ورود به بازار کار و سن ازدواج در کلانشهرها به حدود ۳۰ سال رسیده است و ما نیازمند سیاستهای حمایتی جدی هستیم که این سن یک دهه کاهش پیدا کند، هم از جهت تشکیل زندگی، هم از جهت حضور در بازار کار.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، آقای کلهر، معاون امور جوانان وزارت ورزش جوانان با حضور در برنامه صف اول شبکه خبر درباره چالشها و برنامهها برای رسیدگی به امور جوانان توضیحاتی داد.
امشب ۲۴ میلیون نفر مستقیما میتوانند مخاطب برنامه صف اول باشند، ۲۴ میلیون نفری که طبق تعاریف جوان به آنها گفته میشود. گرچه که موضوع جوانان لزوما به خود این ۲۴ میلیون نفر مربوط نیست، این ۲۴ میلیون نفر از جهات مختلفی با بقیه جامعه هم مسائل شان گره خورده و آثار زندگی، شغل، تحصیلات و مسائل این ۲۴ میلیون نفر با همه مردم درگیر و دخیل است.
سوال: من قبل از این که به سوالات برنامه برسم، میخواهم یک چالشی را مطرح کنم. چرا ما مثلا سازمان زنان نداریم؟ یا شاید آن هم بگوییم معاونت زنان در ریاست جمهوری به نوعی همین است. چرا مثلا وزارت کودکان نداریم؟ این نوع دسته بندیها، میخواهم بگویم که یک دسته بندی که مرسوم در دنیا است و یا حتی اگر مرسوم است، به این علت این است که همه کشورها، دولتها یک جورایی میخواهند بگویند که واقعا ما داریم توجه میکنیم به این قشر که قشر مهمی هستند، به هرحال قشر موثری در کشور هستند هم از نظر تعداد و هم از نظر اثربخشی شان، خلاصه این را میخواهم یک چالشی انجام بدهیم.
کلهر: اولا که همه جای دنیا هست و این تقریبا نداریم کشوری که ساختار اداری و سازمانی مستقلی برای جوانان نداشته باشد و از این جهت ...
سوال: یا سازمان یا معاونت ...
کلهر: اسم آن ممکن است فرق کند یک جایی وزارتخانه است مثل ما که وزارت ورزش و جوانان هستیم، تقریبا بخش عمدهای از دنیا وزارت ورزش و جوانان هستند، یک جاهایی در قالب سازمان ملی جوانان هستند، یک جاهایی ممکن است در قالب موسسات ملی باشند و در واقع موسسات جوانان باشند که یک مقدار بخش غیر دولتیتر حاکمیتیتر است، ماهیت حقوقی آن ممکن است فرق کند، اما تقریبا همه جای دنیا ما ساختار سازمانی مشخص و واحدی داریم که اتفاقا یکی از مسئله هایشان و شاید یکی از فلسفههای پیدایش شان هم این است که توجه میکنند به جوانان، یعنی مسئله این است که اولویت داشتن، مهم بودن و یک مقدار هم البته پیگیری این جا مهم است یعنی فقط مسئله نمادین نیست که ..
سوال: همه جا پیگیری مهم است در هر قسمتی ...
کلهر: عرض بنده این است که مسئله نمادین نیست و یکسری کار ویژههایی را هم انجام میدهند، همه جای دنیا هست و برای ما هم همین طور وجود دارد، بیش از ۳۰ سال است که این ساختار شکل گرفته و نزدیک به ۱۲ سال هم هست که در قالب وزارتخانه، این ساختار فعالیت میکند. این نکته از جهت ساختاری؛ از جهت رویدادی به شما بگویم اتفاقا میزان رویدادهایی که در دنیا پیرامون جوانان برگزار میشود، شاید چندین برابر اتفاقی که در کشور ما دارد میافتد، یعنی اتفاقا میخواهم بگویم توجه کردن به جوانان از حیث همین دور هم جمع شدن و گرد هم آمدن در دنیا خیلی رایج است، خیلی امر مرسوم و امر پذیرفته شدهای است، همین یک ماه اخیر هزاران جوان در روسیه از سراسر جهان جمع شدند و هزینههای هنگفتی دولت روسیه متقبل میشود، هر ساله این جشنواره را برگزار میکند در قالب یک جریان جهانی که جوانان دور هم جمع میشوند به مدت یک هفته، گاهی اوقات دو هفته دور هم هستند و گفتگو میکنند، تعامل میکنند، با هم آشنا میشوند، عرض بنده این است که این هم یک ساختار مرسوم و آشنایی در دنیا است و رایج است و هم رویدادهای آن به نسبت آن چیزی که در کشور ما برگزار میشود، رویدادهای خیلی گسترده تری است.
سوال: آن چیزی که باعث یک چنین سوالی میشود در ذهن من و در ذهن بعضیهای دیگر این است که بسیاری از اموراتی که مرتبط با جوانان هست، همان چیزهایی است که برای بقیه مردم است و بخشی از آنها مسائلی است که باز مسئولان یا وزارتخانههای یا دستگاههای مسئول دیگری دارد، مثلا به هرحال اشتغال که مسئله مهم جوانان است، مسئولان دیگری دارد که یک دستگاه هم مسئول آن نیست و همه حاکمیت و همه دولت در واقع درگیر آن است، اگر مسئله ازدواج جوانان است، باز به همین ترتیب است یعنی مهمترین مسائل جوان مسائلی است که اساسا از یک دستگاه بر نمیآید، کار همه دستگاهها در کنار هم است، به این خاطر است که گاهی شاید این احساس دست داده باشد در بعضیها که پس اگر یک دستگاهی یا یک وزارتخانهای است به نام ورزش و جوانان، کار آن قسمت جوانان در حد همین فستیوالها و برنامههای این طوری است یا نه؟ کار دیگری میکند که شما حتما توضیح بفرمایید.
کلهر: به نکته خیلی درستی اشاره کردید، به همین علت گفته میشود که حوزه جوانان حوزه فرابخشی است، یعنی با همین توضیحات دقیقی که شما اشاره کردید طبیعتا اگر اشتغال را وزارت کار، وزارت صمت، وزارت کشاورزی و ... پیگری میکنند و حوزه مسکن را وزارت مسکن پیگیری میکند به قول شما، حوزه ازدواج را یک وزارتخانه دیگری را پیگیری میکند، حالا ازدواج طبیعتا به صورت خاص متولی در کشور ما ندارد، اما آموزش را وزارت علوم و آموزش و پرورش، آن وقت سوال شما این است که شما چه کار میکنید و کار شما چیست؟
سوال: و اصلا کاری از شما بر میآید؟
کلهر: دو تا ساختار این جا هست یک ساختار شورای عالی جوانان است بابت همین ملاحظهای که حضرتعالی فرمودید که جلسات این شورای عالی به ریاست رئیس جمهور تشکیل میشود و دبیر آن هم الان برادر عزیزمان آقای یامین پور است که قبلا مسئولیت معاونت را داشتند، این شورا فراتر یا فرابخشتر از همه آنها وزارتخانهها است و آن جا در واقع مینشیند درباره همان مسئلههایی که شما اشاره کردید، تصمیم گیری میکند.
چون مشرف بر آنها است میتواند درباره موضوعات تصمیم بگیرد، اما کار ما چیست؟ اولین کاری که ما انجام میدهیم این است که رصد و شناسایی وضعیت جوانان میکنیم، یکی از اولین وظایفی که برای ما در نظر گرفته شده، ساماندهی امور جوانان است، ساماندهی از چه طریقی انجام میشود؟ یک نفری در این کشور باید باشد که وضعیت جوانان را گزارش بدهد که الان اوضاع شان چه شکلی است، از جهت همان اشتغال، گزارش وضعیت جوانان به چه صورتی است؟
سوال: مگر اینها متولی ندارد؟ کشور مرکز آمار دارد، پژوهشگاه و دانشگاه دارد.
کلهر: به صورت برش جوانان آن که این را از جهت این که جمعیت عمده و جمعیت اصلی کشور شما جوان بوده و هست، از سایر اقشار جدا کند و به این صورت متمرکز بشود، انجام نمیشود، نکته دوم که مثالهای آن را عرض میکنم این است که شما وضعیت را رصد کردید، الان طرحهایی که در دولت در ارتباط با جوانان دارد اجرا میشود و انجام میشود، آیا به موقعیت و وضعیت جوانان توجه میکند یا نه؟
دولت مسکن میسازد، ۴ میلیون مسکن دارد میسازد، آیا برای آیتم جوانان متغیر ویژهای در نظر گرفته شده؟ من و شما میدانیم که جوانان شرایط شان با سایر اقشار ممکن است خیلی برابر نباشد، یعنی نیازمند حمایتهای ویژه تری هستند، نیازمند امتیازات ویژه تری هستند، نیازمند بستههای خاص هستند، آیا این در نظر گرفته شده است؟ چه کسی این را پیگیری میکند؟ وظیفه ما است که این کار را پیگیری کنیم، دستگاه تخصصی اجرا میکند، من مسکن نمیسازم، من متولی مسکن و اشتغال نیستم و متولی ازدواج هم نیستم، اما این که هم وضعیت را گزارش بکنم و هم به آن دستگاه پیگیری بکنم که آیا این طرحهای ویژه در مورد جوانان وجود دارد یا نه؟
این کاری است که ما انجام میدهیم از طریق شورای عالی جوانان پیگیری میکنیم، این یکسری وظایف فرابخشی است که ما دنبال میکنیم، یکسری وظایف تخصصی داریم که هیچ کجای دیگر انجام نمیشود، فقط اختصاصی برای معاونت جوانان است و اگر من این وظایف تخصصی را انجام ندهم کنار گذاشته میشود، مثلا مهمترین وظیفه که در طول همه این سالها انجام شده، یکی از مهمترین مهارتهایی که جوان نیاز دارد که وارد جامعه شود، مهارت مشارکت اجتماعی است، از چه طریقی این کار را انجام میدهد؟ از طریق این که جوان تجربه کارگروهی و کار جمعی را بیازماید در هر حوزهای که علاقه دارد، در قالب تشکلها و سمنهای جوانان.
این در حوزهی جوانان متولی واحد و اختصاصی آن معاونت جوانان است. یعنی اگر درست مسیر انجام میشد در طول یک دهه گذشته مخصوصا، هر جوانی که به سن ۱۸ سالگی میرسید، باید منتقل میشد به یک ساز و کاری که در آنجا فعالیت جمعی و کار گروهی را تمرین کند، حداقل به مدت دو سال تا ۵ سال، این اتفاقی که در حوزه ما رقم میخورد در قالب مشارکت اجتماعی، این یک بخش است.
یک قسمت دیگری که باز دوباره تخصصی هست، یک برش ویژهای وجود دارد به نام توسعه اجتماعی جوانان که شما مهارت پایه زندگی را نیازمند این است که جوان را بتوانید آشنا کنید و کمک کنید که اتفاق بیفتد دو تا جهت دارد، یک جهت آن مهارت در خانواده است و یک جهت آن مهارت اجتماعی و عمومی است، این کار هم متولی ندارد که شما به من بگویید که دستگاه تخصصی وجود داشته، این کار را داشته انجام میداده و شما برای چه دارید این کار را میکنید. این دو تا موضوع تخصصی به همراه آن یک موضوع، عموم موضوعاتی است که ما در معاونت جوانان پیگیری میکنیم قبلا در سازمان ملی جوانان پیگیری میشد.
سوال: جا و شکل این ساختار معاونت امور جوانان درست است؟ به عبارتی میخواهم مثلا یکی از شبهات را مطرح کنم، الان شما ذیل یک وزارتخانهای هستید که اسم آن ورزش و جوانان است، قبلا سازمان ملی جوانان داشتیم، بعد اینها آمد در هم ادغام شد، از نظری برای کوچک سازی و چابک سازی همیشه این در دستور کار دولتها هست که بعضی جاها را که میتوانند نزدیک به هم میبینند ادغام بکنند. اما آیا وزارت ورزش که اسمش همیشه به اختصار ورزش نامیده میشود، جوانان آن تحت الشعاع ورزش قرار نمیگیرد؟ و باز ورزش هم همیشه در فوتبال خلاصه میشود، ورزش قهرمانی و باز ورزش زورخانه مطرح نیست، اسب سواری زیاد مطرح نیست و بقیه این موارد، لذا خیلی تحت الشعاع مشخصا فوتبال شما نیستید.
کلهر: درباره این که آیا این ترکیب، ترکیب درستی است و این جا، جای درستی است واقعیت این است که اجماع کارشناسی وجود دارد که ساختار قبلی که سازمان ملی جوانان بوده، وظایف خود را بهتر، دقیقتر و موثرتر از این ساختار انجام میداده است. این تقریبا قطعی است. هر کسی هم که نظر داده و تجربه بیش از یک دهه گذشته هم همین را نشان داده که ما در واقع این ادغام به جای این که باعث ارتقاء بشود، باعث چابک شدن بشود و باعث این بشود که موثرتر و مفیدتر باشد، باعث تضعیف این ساختار شده، اما یک ادغام از طریق مجاری قانونی این اتفاق افتاده یعنی مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفته این ادغام را انجام بدهد، منتها یک نکتهای را هم بگویم ادغام خاص و غریبی نیست که مثلا فقط در دنیا ما این طور هستیم، همانطور که اول عرایضم عرض کردم خیلی از کشورهای دنیا اتفاقا ساختارشان ورزش و جوانان است و تلاش کردند.
سوال: چند تا مثلا؟
کلهر: فکر میکنم حدود ۲۰-۲۵ کشور داریم که، بله عدد بزرگ و درشت است و این طور نیست که بگوییم ۵ تا یا ...
سوال: دقیقا رسیدند به همین که ورزش و جوانان را با هم در یک سطح قرار بدهند.
کلهر: بله علت این که ورزش و جوانان را با هم ادغام میکنند. یکی از گروههای عمده جوانان که متمرکز هست در یک حوزهای، در حوزه ورزش است، جوانان در سه تا حوزه معمولا متمرکز هستند یک حوزه آموزش عالی است که بعد از آموزش و پرورش به آنجا منتقل میشوند، یک حوزه وزارت ورزش است و یک حوزهای هم حوزه کار و حوزه آموزشهای فنی و حرفهای و بعد هم در حوزه فضای کار است، این سه تا حوزه، حوزهای هستند که عمده جوانان به صورت میلیونی آنجا هستند.
مثلا ۴ میلیون در دانشگاه هستند، حدود سه میلیون و خوردهای در وزارت ورزش هستند و نزدیک ۷-۸ میلیون هم در وزارت کار و سایر حوزههای آموزشهای فنی -حرفهای و ... و اینها در آن ماجراها هستند، این طور نیست که این ارتباط، ارتباط کاملا بی ربطی باشد، اما این جمله شما که تحت الشعاع است، در سایه است، خود شما اشاره کردید سایر ورزشها هم تحت الشعاع فوتبال هستند، چه برسد به جوانهایی که ...
سوال: این دیگر خاص این جا است؟
کلهر: بله به یک معنایی بله، اینجاست. ما واقعا هیچ کشوری نداریم که شاید این میزان از سیطره فوتبال داشته باشد. این اتفاقی است که افتاده است.
سوال: میخواهم بگویم مثلا اگر وزیر این جا به جای شما بودند، احتمالا اولین سوالاتی که پرسیده میشد یا اصلا به ذهن میرسید، درباره فوتبال بود، درباره باشگاههای مطرح فوتبال بود، استقلال و پرسپولیس بود، واگذاری شان چه شد؟ قرارداد جدید چه شد و امثالهم. میخواهم بگویم این که الان شما این جا هستید باعث میشود که ما سوال ورزشی نمیپرسیم و مشخصا داریم درباره جوانان سوال میپرسیم.
کلهر: البته ممکن است بینندگان شما علاقمند باشند بگویند بروید همان سوالات فوتبال را بپرسید، همان جوانها بگویند که ...
سوال: چه برنامهای برای ارتقاء ساختار معاونت امور جوانان دارید؟
کلهر: ارتقا ساختار معاونت امور جوانان، چون قانون مجلس هست، حتما باید نمایندگان محترم مجلس به این نتیجه برسند، این موضوع یک بار در شورای عالی جوانان در همین دوره مطرح شد، یعنی در واقع در دولت مردمی و به تصویب هم رسید آنجا که بهتر است اگر میخواهیم موثرتر و مفیدتر و کارآمدتر عمل بکند این ساختار به صورت ساختار مستقل باشد، اما چون قانون مجلس نیاز دارد، حتما باید در قالب تصمیم مجلس اتفاق بیفتد و واقعیت این است که چند باری که در مجلس این موضوع مطرح شده در کمیسیونهای تخصصی، جمع بندی نشده که این تفکیک انجام بشود، عیبی هم ندارد، این جا خیلی روشن بگویم، چون مجلس شورای اسلامی احساس میکند اگر سازمان بشود، آن عنصر نظارتی آن ممکن است کمرنگتر بشود، ترجیحش این است که در این وضعیت قرار بگیرد.
اما واقعا همانطور هم که گزارش شما نشان داد، ما اگر از چشم انداز کارشناسی به مسئله نگاه کنیم و از همان دغدغه جوانان که شما اشاره کردید ابتدای کار که میخواهیم حواسمان باشد و بهتر این موضوع را پیگیری بکنیم، مصلحت در این است که این تفکیک انجام بشود. ما هم به عنوان معاون جوانان و هم در قالب وزارتخانه پیشنهاداتمان را میبریم برنامه هفتم، خیلی ما تلاش کردیم یعنی جلسات مختلف، پیشنهاد تا حوزه کمیسیون هم رفت در مجلس، اما متاسفانه موفق نشدیم این پیشنهاد را به نقطه نهایی برسانیم، امیدواریم مجلس جدید که تشکیل میشود با دیدگاههایی که تعداد زیادی هم جوان وارد مجلس شدند ممکن است بتوانیم در مجلس جدید این مسیر را پیگیری بکنیم.
سوال: این توضیحی که شما دادید و گفتید که تمایل مجلس به این که بتواند نظارت کند، چون معنی آن را من خوب درک میکنم، من خبرنگار پارلمانی بودم در دهه ۸۰ و نمایندهها وقتی میخواستند تذکر بدهند، چون طبق آیین نامه میتوانند به رئیس جمهور یا به وزرا تذکر بدهند، آن زمان هر وقت تذکری مثلا میخواست به حوزه ورزش داده بشود مجبور بودند این تذکر را به رئیس جمهور بدهند، چون وزیر نداشت و این شد که اصلا به این سمت آمد که ساختار تربیت بدنی و همین طور بعدا بحث جوانان با هم بیاید یک ساختاری تحت عنوان وزارتخانه بشود، الان مجلس تمایلی به این نشان میدهد؟ یا این مجلس هم که تمام شد مجلس جدید را باید ...
کلهر: بله باید منتظر بمانیم مجلس جدید، کمیسیون تخصصی جدید شکل بگیرد.
سوال: یا حتی شما الان لایحه اش کردید در دولت پیشنهاد خودتان را که بتوانید به مجلس بدهید و بعد ببینیم مجلس نظرش درباره آن چیست؟
کلهر: به آن نقطه نرسید، در دورهای که دوره مسئولیت هم بنده هم نبود، دوره قبل، دوستان تلاش کردند این مسیر را طی کنند، پیشنهاد در قالب همان برنامه هفتم رفت، یعنی جمع بندی دولت این بود که اگر دارد این اتفاق میافتد حالا که لایحه برنامه هفتم داده میشود، در قالب همان پیش برود که آن مسیر عرض کردم به نتیجه نرسید.
البته من یک نکتهای را هم بگویم ما متوقف این نیستیم که این ساختار ...، چون میدانید مسئله تفکیک ساختاری باید این مسیری که در مجلس بخواهد طی کند و به یک نقطهای برسد ممکن است خودش یک سال زمان ببرد و اگر عزم بر این باشد به نتیجه برسد، منتها این جزء برنامهها است یعنی ما اگر آینده و بلند مدت را هم نگاه کنیم، بهترین اتفاق این است که این ساختار برگردد به ساختاری که مناسب بوده و مطلوب این موقعیت است.
سوال: اولویت کاری شما در معاونت جوانان چیست؟
کلهر: این توجه به مسئله وضعیت جوانان و به نقطه جوانی که در واقع موقعیت و وضعیت شان چگونه است؟ اگر بگذاریم نقطه کانونی، من باید بگویم من باید سخنگوی وضعیت جوانان باشم، یعنی در مجموعه حاکمیت یا در مجموعه دولت یا اصطلاحا این طور بگویم که ما باید بتوانیم یک نوع واسطه گری بین جوانان و مجموعه حاکمیت را انجام بدهیم، این جا نقطه کانونی کار ما چیست؟ آن درکی که ما داریم و مطالعاتی که انجام شده و اتفاقاتی که صورت گرفته، ما احساس میکنیم مسئله فرصتها و مهارتهای اساسی برای فعالیت جوانان الان نقطه کلیدی است، من اول گفتم فرصت، واقعا شاید بگویم بزرگترین چالش و مسئله و مطالبه جوان الان این است که من فرصت میخواهم، فرصت میخواهم توانایی ام را نشان بدهم، فرصت میخواهم تخصصم را نشان بدهم، فرصت میخواهم خودم را نشان بدهم و آن بارور کردن خودم و آن فعال کردن خودم محقق بشود.
یک بخشی از وظایف ما در معاونت و اولویت ما در معاونت این است که این فرصت سازی و فرصت ایجاد کردن را محقق بکنیم، لزوما این طور نیست که ما بخش عمدهای از کارمان در حوزه رسانه و ... اینجا انجام بشود، ممکن است ما یکسری گفتگوهایی در ساختارهای تصمیم گیری و تصمیم سازی داریم، یک جاهایی قرار است انتخابهایی صورت بگیرد، اتفاقهایی بیفتد همان جا کار را پیش میبریم، اما یک بخش کار ما این است که ما فرصت فراهم بکنیم، من دو تا نکته را بگویم، چند جا این را گفتم شاید برای شما هم جالب باشد، البته من همیشه این را سوالی مطرح میکنم، سن ورود به بازار کار در کشورهای پیشرفته چه سنی است؟ یعنی چند سالگی اینها وارد بازار کار میشوند؟
سوال: حدس میزنم ۱۸-۱۹ سالگی.
کلهر: در کشور ما چند سالگی است؟
سوال: بیشتر است، باید بیست و چند سالگی باشد.
کلهر: حالا دیگر سیاسی جواب ندهید، ۳۰ سال است. دیر است، خیلی دیر است.
سوال:این میانگین است؟
کلهر: بله میانگین کل کشور را که ما حساب میکنیم ۳۰ سالگی، یعنی ۱۰ سال طلایی جوانی تقریبا از دست رفته و شما تازه ...
سوال: کار پیدا نکردند؟
کلهر: نه لزوما.
سوال: چون تمرکز را گذاشتیم روی دانشگاهها و فکر میکنم الان که بخواهیم درس بخوانیم و بعد هم مدرک بگیریم و بعد ارشد بخواهیم و بعد دکتری و ... همین طوری ۹-۱۰ سال میرود و بعد هم اساسا تصور این است که کار باید با دانشگاه به دست بیاید نه با مهارت وگرنه که طرف بعد از دیپلم میگوید که من بروم کارم را بکنم اصلا چرا باید حتما دانشگاه بروم، بروم بازار و کاسبی خودم راه بیاندازم.
کلهر: دقیقا همین است، یعنی شما تا ۲۶ سالگی در دانشگاه هستید، دو سال هم سربازی میروید، میرسید به ۲۸ سالگی، دو سال هم دنبال کار میگردید، چه کاری؟ به قول شما با مدرک تحصیلی نه با مهارت و توانمندی که شما دارید، این یک نقطهای است و ما باید این جا یک حرکت تحولی جهشی داشته باشیم، هم از جهت فرهنگ سازی که بخش عمدهای از خانواده ها این ذهنیت باید در آنها ایجاد بشود که واقعا سن ورود به بازار کار و فعالیت اقتصادی همان سن ۱۸-۱۹ سالگی است که اوج تحرک و در واقع توانایی فرد است.
این یک بخش است، یک اتفاق دیگری هم که میافتد که این دو تا تابع هستند و با هم عمل میکنند، تشکیل خانواده و زندگی است یعنی مسئله ازدواج است، چون میدانید رکن اساسی زندگی است، میانگین سن ازدواج در کلانشهرهای ما ۲۹ سال است و این مانند همان زمان ورود به بازار کار که در ۳۰ سالگی است این هم در واقع یک عدد بالایی است و میانگین بالاتری است، این که شما پرسیدید نقطه تمرکز کجاست؟ نقطه تمرکز این است که ما نیازمند سیاستهای حمایتی جدی هستیم که حقیقتا یک دهه کاهش پیدا کند هم از جهت تشکیل زندگی، هم از جهت حضور در بازار کار.
سوال: چرا میگویید سیاستهای حمایتی؟ چرا نمیگویید تغییر ساز و کارها و روشها مثلا، چرا فرآیندها نمیگویید؟
کلهر: منظورم همان بود.
سوال:، چون وقتی میگوییم حمایتی همه ذهنها میرود سراغ این که آقا مثلا ما این جا نشستیم و شمای دولت بیا من را حمایت کن و به من کار بده، در حالی که ما اگر تمرکز را روی مهارت آموزی بگذاریم در دبیرستان و به نوعی هنرستانها را تقویت کنیم و بعد فنی حرفه ایها را تقویت کنیم به جای دانشگاهها، اصلا خود به خود ممکن است این اتفاق بیفتد یعنی در ۱۸-۱۹-۲۰ سالگی خود به خود جوانان سر کار بروند.
کلهر: این که اشاره کردم حمایتی به خاطر این که من حقیقتاً اعتقاد راسخم این است که ما نیازمند فرصتسازی و فرصت گشایی برای جوان هستیم. الان بخش زیادی از جوانهای ما به درستی انتقاد میکنند، اعتراض دارند به این که فرصتی برای حضور در آن صحنه برای آنها وجود ندارد. یک بخشی از موانع را سعی کنیم تسهیل کنیم. منظورم از سیاست حمایتی به این معناست.
بگذارید تعبیر دقیقتر را به کار ببرم؛ ما نیاز به تبعیض مثبت برای جوانان داریم، در لحظه ورودشان به بازار کار. وقتی پیش شرط سابقه کار بخواهید بگذارید برای ورود به بازار کار، جوان ۱۸ و ۱۹ ساله که از مدرسه وارد بازار کار میشود که نمیتواند سابقه کار داشته باشد، شما ممکن است همان جا پیششرطهای مهارتی بگذارید که اساساً خودش زمان طولانی او را درگیر فرایند آموزش کند. ما یک ساز و کاری به نام سربازی داریم که نیازمند این است که به شکل حمایتی به نفع ورود جوانان به بازار کار اصلاح و بازطراحی شود از این زاویه.
سؤال: الان به سراغ کدامیک از اینها رفتید؟
کلهر: همه اینها، در همین دو سال گذشته در همه اینها اتفاقات مهمی افتاده، سربازی یکی از سختترین...
سؤال: جاهایی که نمیشده ورود کرد؟
کلهر: البته نمیشود گفتگو هم کرد، یعنی من هم که گفتگو میکنم باید، به درستی هم، چون حوزه امنیت ملی ماست، چون حوزه بنیادی و حیاتی جامعه ماست، الان میانگین سربازی حدوداً ۱۴ ماه آن چیزی که اعلام شده کاهش پیدا کرده، این اتفاق خوبی است، ما اگر این مسیر را ادامه دهیم. میانگین به ۱۴ ماه کاهش پیدا کرده، یک وقتی ممکن است در موقعیتهای مختلف متفاوت باشد. این تحول بسیار بزرگی است. یک تحول خیلی جدی که ما نیاز داریم، میدانم دوستان دارند برنامهریزی میکنند در حوزه هدایت تحصیلی در آموزش و پرورش اتفاقات مهمی افتاده برای این که همان جنبههای مهارت آموزی و مهارت افزایی فنی قدرتمندتر شود تا نظری آن. این هم یک تحول است.
سؤال: این رویکردها واقعاً دارد تغییر میکند؟ ۱۰ سال پیش اصلاً این حرفها شنیده نمیشد ولی الان مکرر شنیده میشود، مسئولین مختلف درباره این صحبت میکنند که ما به جای آموزش صرف به صورت سنتی در مدرسه و در دانشگاه برویم به سمت همین توسعه آموزشهای فنی و حرفهای و...
کلهر: بله، در حوزه ازدواج، وام ازدواج هر نفر ۳۵۰ میلیون تومان شده که این اصلاً بی سابقه بوده، یعنی یک زوج ۷۰۰ میلیون وام دریافت میکنند. بله هزینههای زندگی هم بیسابقه افزایش پیدا کرده است. مقیاس شما تهران و کلانشهرها نباشد که از نظر من این عدد هم کفایت نمیکند و نمیتواند کمک کند به آن شکل. اما در بیشتر شهرها و روستاهای ما که بخش قابل توجهی از جامعه ما هستند، شاید اگر عدد را بخواهم؛ حدود ۵۰ تا ۵۵ درصد جامعه ما در محیطی هستند که این فشارهای زندگی کلانشهر را تجربه نمیکنند، اتفاق خوبی است، کمک میکند و تسهیلگر است.
از آن طرف ما از جهت حمایتهایی که به جهت مراکز مشاوره و واسطهگریهای ازدواج دارد صورت میگیرد، اتفاقات مهمی افتاده است. یک نکته این که تحول بزرگی بوده؛ سال قبل ما برای اولین بار با پیگیری که شخص رئیس جمهور داشتند، نزدیک به ۱۶۰ هزار میلیارد تومان وام ازدواج پرداخت شده، در برخی استانهای ما درصد دریافت وام ازدواج ۹۰ درصد بوده، میانگین ماهی که انتظار کشیدند یک ماه بوده و این اتفاقی بوده که از نظر همین تسهیلگری اتفاق افتاده است. بعضی از استانها هم البته وضعیت خوب نیست. این را به شما بگوییم از باب همان رصد کردن، هر ماه وضعیت پرداخت وامها در استانهای مختلف را گزارش میکنیم و به استاندار اعلام میکنیم، رتبه استان را هم اعلام و به مقامات هم ارسال میکنیم بابت این که پیگیری شود و این اتفاق بیفتد، اما همچنان تا ما یک انقلابی در مهارت آموزی جوانانمان صورت نگیرد که مهارت جایگزین مدرک شود، یعنی یک اتفاقی بیفتد که شما وقتی با من جوان مواجه میشوید، نپرسید مدرکت چیست؟ بپرسید چه بلدی؟ این هم باید به لحاظ فرهنگ عمومی اتفاق بیفتد، به لحاظ منزلت اجتماعی بیفتد و هم در ساز و کار نظام آموزشی.
سؤال: ما که در خبرگزاری صدا و سیما تقریباً با اطمینان میتوانم بگویم که میپرسیم چه بلدی؟ و واقعاً اگر کسی تحصیلاتی نداشته باشد، اما بلد باشد کار ما را انجام دهد، ما میتوانیم جذبش کنیم. نمیگوییم استخدام، صحبت استخدام رسمی نیست، اما میتوانیم به او کار دهیم.
کلهر: باید بتوانید استخدام رسمیاش هم کنید و بتواند قرارداد هم ببندد.
سؤال: بعضی از اینها نیازمند قوانینی است، چون ما آمدیم در قوانین اینها را بردیم بعضاً که شرط استخدام رسمی را مدرک گذاشتیم. حالا درباره مثالهایی که زدید اوضاع وام ازدواج در کدام استان بد و در کدام استان خوب است؟
کلهر: حالا من استانها را اجازه دهید، اسمشان را نیاورم، اولاً این که دلیل اصلیاش این است که الان حضور ذهن ندارم کدام استانهاست، اما میدانم دو تا سه تای آخر آن کدامند، یعنی میتوانم از آخر بگویم. مشکل این است که بالأخره استاندار آن جا الان دارد تلاش خود را میکند، آن جا یک سری مشکلاتی در سیستم بانکی وجود دارد، یک سری مشکلاتی به علت موقعیت خود استان از جهت توانمندیها و توسعه یافتگیهاست، یعنی بعضی از متقاضیان، از جهت تأمین ضامن، از جهت این که خودشان پروندههایشان را میتوانند کامل کنند، مشکلاتی دارند. ما وقتی بیاییم آنها را در رسانه ملی اعلام کنیم ممکن است خود فرایند تلاش و کمک کردن به این که این موضوع حل شود، مختل شود.
برای من خیلی راحت است الان بگویم این پنج استان؛ استان اول هستند، این پنج تا استان آخر هستند، اما هدف ما این است که همه استانها بتوانند در سال ۱۴۰۳، همان عدد سال قبل را بالای ۹۰ درصد را داشته باشیم، چه بسا به ۱۰۰ درصد برسیم.
سؤال: آیین نامه اجرایی این قانون چرا اجرا شده در بعضی جاها و به کجا رسیده؟ ارزیابی شما چیست؟ چند درصد اجرایی شده، مسئول پیگیری آن هم که خودتان بودید.
کلهر: مسأله این است که ما در یک نقطهای تلاش میکنیم یک طرحی را اجرا کنیم که چالشهای قانونی متعددی دارد، انرژی بسیار زیادی را ما صرف میکنیم، دوندگیهای خیلی زیادی را انجام میدهیم، از این طرف در را باز میکنیم، از آن طرف که ما میرویم در بسته میشود، به علت این که آن عوامل و مسائل اجرایی آن، هزینههای هنگفتی برای اجرای آن وجود دارد. مثال سادهاش؛ در آیین نامه این طور است که دستگاههایی که قابلیت در اختیار قرار دادن اماکنی برای برگزاری جشن ازدواج را دارند باید در اختیار قرار دهند.
سؤال: مراکز رفاهی وابسته به دستگاهها بهتر است بگوییم.
کلهر: اولین اتفاقی که میافتد؛ هزینههایی به این مراکز تحمیل میشود؛ از هزینه، آب، برق و ... تا استهلاکهایی که صورت میگیرد. اینها از کجا تأمین میشود؟ چه کسی قرار است مراقبت کند، چه ساز و کاری برای این وجود دارد؟ بعد شما میبینید میخواهید...
سؤال: آن پول آب و برق را بالأخره قبض میآید...
کلهر: مسأله یکی نیست، یک وقتی شما با ۱۰ تا صد تا مواجه هستید، یک وقتی ممکن است با ۱۰هزار...
سؤال: ۲۰ درصدش قرار بوده اختصاص پیدا کند.
کلهر: همان ۲۰ درصد هم، گاهی اوقات یک موردش هم مسأله پیدا میکند، من میخواهم بگویم چرا اجرا نشده؟ و این که بگویم یک وقتی ما نیاییم دوباره بگوییم من الان خیلی ساده به شما میتوانستم بگویم که پیگیری میکنیم، به قول شما، از یک جاهایی اجرا شده، بقیه جاها را هم پیش ببریم. جمع بندی ما در معاونت این بوده که اگر واقعاً قرار بود این مسیر به نقطه نهایی برسد، در دو سال و نیم گذشته که کلیت دولت پشت سر این موضوع بوده، همان طور که شما در گزارشتان هم اشاره کردید، مقامات اصلی که پیگیری کننده این موضوع بودند هم راجع به این موضوع صحبت کردند، بالأخره به یک جایی میرسید، ترجیح دادیم که یک مسیری...
سؤال: الان میگویید به هیچ نتیجهای نرسیده یا خیلی کم اجرا شده است؟
کلهر: میخواهم بگویم حتی این ۲۰ درصد را شما اجرایی کنید، آورده خیلی زیادی برای شما ندارد الان، اصلاً فرض کنید آن ۲۰ درصد کامل اجرا میشد که اجرا نشده، یک جاهایی که اصلاً اجرا نشده، یک جاهایی هم پنج درصد...
سؤال: میخواهید بگویید مسأله ازدواج؛ این نیست مثلاً؟
کلهر: نه میخواهم بگویم این درست است آن نکته که هزینههای جشن ازدواج، هزینههای گرانی است و تحمیلی بر جوانان است، این نکته درستی است. ما باید تلاش کنیم این هزینهها را کاهش دهیم؛ این هم درست است، اما راهی که انتخاب شده این نیست که برویم به دستگاهها بگوییم شما تالارتان را بیاورید، یعنی حداقل این مسیری که رفتیم به جواب نرسیدیم.
سؤال: مسیر اشتباهی بوده؟
کلهر: حداقل وزن و تأثیر کمتری داشته، کاری که ما میخواهیم انجام دهیم این نکته است که میخواهم بگویم حالا ما آن را رها نکردیم، بگوییم رهایش کنید، اتفاق بیفتد. ما انشاءالله برای هفته ازدواج که خرداد ماه است، قرار است در سطح ملی در هر استان یک ستادی تشکیل شود به نام ستاد وصال شیرین. هدف این چیست؟ هدفش این است که یک سامانهای را طراحی میکند که این طور هم نباشد که معلوم نشود سامانه کجا باید طراحی میشد و چه اتفاقی میافتاد؟ همه عرضه کنندگان خدماتی که برای حوزه جشن ازدواج است؛ از گل مراسم تا هزینههای غذایی که آن جا سرو میشود؛ ۱۰ قلم است تقریباً، هزینههایش مشخص شده، حدوداً میانگین در استانهای مختلف درآمده این رقم چه شکلی است.
سؤال: چقدر است؟
کلهر: کلانشهرها را کار ندارم.
سؤال: کف و سقف را بگویید. البته سقفی که وجود ندارد. میانگین چیزی که مردم خرج میکنند؟
کلهر: عدد بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان است. مجموعه آن ۱۰ قلم کالایی است که دریافت میکنند از آتلیه تا ماشین عروس و مهمانی. عرض کردم. کلانشهر تهران را ملاک قرار ندهید. میانگین را که یک وقت نگویند، نگاه کنید چطور است. هدف ما این است که انشاءالله با این ستادهای وصالهای شیرین که سامانه را میتوانند در استانها راه بیندازند، واقع بینانه هم لحاظ کردیم، این هزینه ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیونی را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش دهیم. کار به چه صورت است؟ کار به این صورت است که ارائه کنندگان خدمت در آن سامانه خدماتشان را ارائه میکنند، درصد تخفیفشان هم اعلام میکنند، درصد تخفیفی که ستاد ما رفته آنجا مذاکره کرده و یک بخشی هم چه بسا من حمایت کنم.
سؤال: منظورتان این است که یک سکویی شکل بگیرد مثل تاکسیهای اینترنتی که در فضای رقابت هزینهها پایین بیاید؟
کلهر: بله، اما لحظه شروع آن، حمایتهایی است که من از آن ارائه کنندگان خدمت میکنم که تخفیفهایی را بدهند تا آن رقابت شکل بگیرد. این طور نیست که صرفاً همه چیز را به رقابت سپرده باشیم.
سؤال: معمولاً اگر در رقابت واقعی اتفاق بیفتد، این هزینهها تا حدودی پایین میآید.
کلهر: مثلاً بعضی از مجموعههای ما که جشن عروسی برگزار میکنند همان سمنها و تشکلهای مردم نهاد ما، با عدد و رقمهای خیلی پایینی این کار را میکنند، منتها اینها عمومیت ندارد و ما نمیخواهیم کار برگزاری جشن عروسی را دولتی کنیم یا دولت بر عهده بگیرد، نه ما میخواهیم یک بستر و زیرساختی فراهم کنیم که هم به قیمت مناسبتری...
سؤال: نیاز به نظارت دائمی و فشار آوردن و متخلف را پیدا کردن و مجازات کردن هم ندارد و به طور طبیعی کارش را میکند.
کلهر: پیشبینی ما این است انشاءالله در ۱۴۰۳ اگر این اتفاق بیفتد، ما آن کاهش ۲۰ تا ۳۵ درصدی را...
سؤال: این سکو کی راه میافتد؟
کلهر: زمانی که ما در نظر گرفتیم و برنامهریزی کردیم، خرداد ماه است، همزمان با هفته جشنهایی که خود معاونت در کشور برگزار میکند، انشاءالله امیدواریم که در تابستان کاملاً عملیاتی شود.
سؤال: موضوع ازدواج یک قسمت دیگرش؛ قصه فرهنگیاش است، اقتصادی آن که بالأخره همه دستگاههای اقتصادی درگیرش هستند، یک قسمت دیگر ماجرای ازدواج؛ قصه فرهنگی آن است، یعنی تغییر باورها و تصورهای ما نسبت به ازدواج، همین که فکر میکنیم که همه چیز باید آماده باشد که ما ازدواج کنیم. مثلاً فرضاً باید شغل و درآمد باشد، شغل که باید باشد، درآمد، خانه، ماشین و از این قبیل تا ما بتوانیم ازدواج کنیم، در قیاس آن چیزی که قبلاً وجود داشته که مردم با حداقلها در زمانهای نه چندان دوری، همین دو تا چهار دهه پیش، این باعث میشد که جوان با حداقلها شروع و قناعت میکرد، میساخت تا اینکه خودش زندگی را بسازد. آن خانم هم به همین ترتیب قناعت میکرد و میساخت. برای این برنامهای دارید؟
کلهر: چون مسأله؛ فرهنگی است یک بخشی از آن، این نکته بسیار درستی است که ما متأسفانه یک اشکال فرهنگی که پیدا کردیم، زندگی آماده را جستجو میکنیم. من مزاحی میکنم بعضی وقتها، میگویم زندگی آماده دیگر زندگی کردن نمیخواهد، دل شما را میزند.
سؤال: اصلاً حالشان هم خوب نیست، من که نمیخواهم اینجا وارد این بحثها شوم، حداقلش نگاه میکنیم، میگوییم که در گذشتهها چقدر سادهتر زندگی را شکل میدادند، خاطرات پدر و مادرهای ما که در یک خانه زندگی میکردند با پدر همسرشان یا این که مثلاً به کمترینها با یک پردهای تفکیک میکردند یک اتاق یا قسمتی را، این تغییر تصورها و باورها از هر جایی که به وجود آمده، یک بحث است، البته شما اگر مسئول رصد این ماجرا هستید، لابد خودتان هم باز دوباره ممکن است بیایید بگویید که علت این بوده، از اینجا شروع شده، سهم کجا چقدر بوده و حالا برای برگشت این تصورها باید چه کرد؟
کلهر: نکته دقیق و درستی را اشاره کردید که ما برای این تغییر باور، نقطه کانونی حقیقتاً خانواده است. یعنی من میتوانم اینجا خیلی به صراحت بگویم که بسیاری از جوانان، دختران و پسران جوان ما تحت فشار قرار میگیرند از جانب خانوادهها از بابت این که همین تصور ایدهآل گرا و کمالگرایی از آماده بودن همه شرایط برای تشکیل خانواده دارند و متأسفانه گاهی اوقات این اصرارها باعث میشود که جوان ما در موقعیت ناهنجاری و از دست رفتن فرصتهایش قرار بگیرد.
یا خیلی راحتتر بگویم که آن فرصت جوانی را از دست بدهد به امید این که آن شاخصها و متغیرها را میخواهیم آماده کنیم. دو کار را ما اینجا پیگیری میکنیم؛ یکی در این مراکز؛ یکی از وظایف تخصصی که ما انجام میدهیم و به آن بخشهای فرابخشی ارتباط ندارد، برگزاری کلاسهای مشاوره پیش از ازدواج است. با آن کلاسهایی که وزارت بهداشت برگزار میکند متفاوت است.
ما برای جوانهایی که در سن ازدواج قرار گرفتند، اما هنوز اقدام نکردند و همسر خودشان را انتخاب نکردند، دورههایی برگزار میکنیم. این ابزاری است که داریم، یک رکن اصلی آن، همین است که شروع زندگی و پیش بردن زندگی به معنای این نیست که شما آن نقطه کامل و کمال را داشته باشید، البته حداقلها وجود باید داشته باشد، این طور نیست بگوییم الان طرفدار این هستیم که با دست خالی مطلق، بدون شغل و هر گونه مهارتی...
سؤال: اینها که اصلاً درباره آن نمیشود صحبت کرد، اما میشود این را گفت که همین حالا هستند، جوانانی که خیلی سطح مالی و اقتصادی آنها پایینتر است و ازدواج میکنند، نمیترسند از این که بروند واردش شوند و بعد زندگی را بسازند و بعضیها که خیلی تمکن مالی بالاتری دارند، این ترس را بیشتر دارند، هنوز احساس این وجود دارد؛ ما که نمیتوانیم، ما که نداریم؛ بنابراین من درباره این صحبت کردم که تغییر نگاه و زاویه؛ برای این واقعاً میشود کاری کرد، اصلاً شما حداقل به عنوان این که برنامه ریزی برای آن کنید. مثلاً این که میگویید ما بحث مشاورههای پیش از ازدواج، این که شاید مطلوب نباشد یک دستگاه دولتی خودش بیاید متولی شود برای اینها.
کلهر: یک سری کارهای فرابخشی وجود دارد ذیل گفتمان ازدواج به موقع، ما هم در مجلس پیگیری میکنیم.
مثلاً در همان وام ازدواج؛ آن موقع ما یک مسئولیت دیگری داشتیم، این موضوع پیگیری میشد، ما طرفدار پلکانی شدن وام ازدواج هستیم و همین الان هم این را پیگیری میکنیم از نمایندگان محترم که راجع به این موضوع دغدغه دارند.
این پلکانی شدن را اگر جدیتر پیگیری کنیم، هر کس به موقعتر ازدواج کرد، وام بیشتری دریافت کند. این حمایتی است که من انجام میدهم، الان فاصله وام کسی که در ۲۰ سالگی ازدواج میکند با کسی که در ۴۵ سالگی یا ۵۵ سالگی ازدواج میکند؛ ۵۰ میلیون است، این نظام سیاستگذاری؛ تشویقی نیست، نظام حمایتی نیست.
ما یک سری ابزارهای حمایتی به این صورت نیاز داریم، پیگیری میکنیم، همین ۵۰ میلیون اتفاق افتاده، امیدواریم این رقم افزایش قابل توجهی داشته باشد و کمک کند به کسی که نمیترسد، من هم حمایتش کنم. یک سری بستههایی در همین دولت اتفاق افتاده؛ طرح مسکن ملی برای اولین بار اجازه داده شد به جوانان مجرد که ثبت نام کنند، مشروط به این که زمانی که خانه را تحویل میگیرند، ازدواج کرده باشند. این امتیاز خوبی بود، سیاست تشویقی خوبی بود که ما فقط به کسی که الان ازدواج کرده، اجازه ندهیم ثبت نام کند، آن که هنوز هم ازدواج نکرده و انتخاب نکرده، امکان داشته باشد در سامانه ثبت نام کند، بعد زمانی که میخواهد مسکنش را تحویل بگیرد، زمانی باشد که شرطش این باشد که ازدواج کرده باشد.
ما همین سیاستها را در حوزه آموزش عالی و سربازی تا حدودی پیش بردیم، البته نیاز به کامل شدن دارد، این اتفاق بیفتد، اما نکته شما سر فرهنگ و ذهنیت است. ذهنیت مربوط به عموم و خانوادههای جامعه ایران است، واقعیت این است که خانوادههای ما به شدت سختگیر هستند، گاهی اوقات آرزوها و خواستههای خود را دوست دارند در زندگی بچههای خود ببینند و همین متأسفانه باعث میشود در مواقعی باعث از دست رفتن فرصتها و از بین رفتن موقعیتها باشد. بخش کاری که اینجا انجام میدهیم با همکاری آموزش عالی و آموزش و پرورش و یک بخش آن هم با رسانه ملی است، تولید محتوای فرهنگی برای ازدواج آسان است.
ما حقیقتاً گفتار ازدواج آسان و ازدواج به موقع را به شکل جدی باید در نظام رسانهای خود پیگیری کنیم، تا آن جایی که برای ما مقدور است، هم به صورت همکاری بین دستگاهی، هم به صورت برنامه تخصصی خودمان داریم پیگیری میکنیم.
سوال: انشاءالله با کمک شما ما هم سعی میکنیم کار خودمان را انجام دهیم.