پخش زنده
امروز: -
عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: آیت الله رئیسی، الگوی جدیدی برای ریاست جمهوری در مسیر خدمت به مردم تبیین کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر در ویژه برنامه شهید جمهور با آقای دکتر علیرضا بلیغ عضو هیئت علمی دانشگاه مصاحبه کرد.
سوال: آقای دکتر واقعه تلخی بود اینکه سید شهیدان خدمت با تعدادی از نیروهای ارزشمند کشور را از دست بدهیم جای تاسف دارد این یک نکته طبیعی است، اما در کنار این موضوع این حضور و بیداری مردم و قدرشناسی و وظیفه شناسی مردم همراه با خودش پیامدها و برکات زیادی دارد یک نگاهی داشته باشیم به این شرایط چطور میشود این را فهمش کرد با توجه به آن وضعیت سیاسی حال حاضر وضعیت اجتماعی حال حاضر؟
بلیغ: ببینید ما در طول تاریخ انقلاب شاید این را بشود دیگر الان با روشنی و وضوح بیشتری دید و به زبان آورد که هر بار که جامعه ایران و مردم ایران و سیاست به مثابه یک امر عمومی دستخوش حوادثی بوده و یا به هر حال رکودی درش اتفاق افتاده یکی از زمینههای بسیار مهم و شاید مهمترین اتفاقی که برای ما افتاده این بوده که شهدایی این راه را برای ما گشودند و میشود گفت که این خونی بوده که در رگهای سیاست و در رگهای جامعه جاری میشده مصداقش مثلاً فرض کنید اتفاقی بود که با شهادت سردار سلیمانی برای ما افتاد اگر بخواهیم یک اتفاق نزدیکتر را مثال بزنیم در طول سالهای پس از انقلاب تا به امروز همواره ما مقاطعی را داشتهایم که این اتفاق افتاده و به نوعی قطب نمای ایران را و قطب نمای مردم در جمهوری اسلامی را به آن سمتی که با انقلاب ما از ابتدا برگزیدیم دوباره هدایت کرده و اینکه مردم به رغم اینکه شاید خیلیها تصور داشتند که آقای رئیسی برخلاف رئیس جمهورهای پیشین ما یا برخی از رئیس جمهورهای پیشین ما کمتر ظهور و بروز فعال رسانهای و یا به هر حال شخصی مثلاً در فضای رسانه داشته باشند، اما آن صداقت و خلوصی که ایشان در پیگیری اهداف دولت در خدمت به مردم داشتند علی رغم چنین سکوتی خودش را اینجا نشان میدهد که مردم گویی این را تشخیص میدهند که چه کسی در موقعیت خدمت قرار گرفته و چه کسی ممکن است که پشت ظاهری پنهان شده باشد یعنی در بیانش چیزی باشد ولی در سکناتش این هویدا نباشد.
سوال: منظور شما این است که مردم درک و حس بکنند که کسی صادقانه دارد به آنها خدمت میکند این را درک میکنند و احترام میگذارند؟
بلیغ: بله واقعاً همینطور است این چیزی نیست که بشود ، کتمان و پنهان کرد به هر حال در آن لحظهای که باید خودش را آشکار میکند و در این اتفاق ناگواری که برای آیت الله رئیسی و همراهانشان افتاد به نظرم یکی از چیزهایی که آشکار شد همین بود که مردم به صدق نیت ایشان و عزم و ارادهای که برای تغییر در شرایط و بهبود شرایط داشتند ، واقف شدند.
سوال: حتی کسانی که شاید به ایشان رای نداده بودند؟
بلیغ: بله دیدیم در مصاحبههایی که خود صدا و سیما پخش کرد، کسانی بودند که حتی به ایشان رای هم نداده بودند. این ویژگی لزوماً به معنی این نیست که دولت فعلی یا دولت ایشان هیچ نقص و کاستی نداشت ولی مسئله مهم و ویژگی برجسته این دولت اراده و خواست را داشت که برای مردم کار کند.
* آیت الله رئیسی تاریخ مردان سیاست دهه ۶۰ را زنده کرد
سوال در آن مسیر حرکت بکند؟
بلیغ: بله در آن مسیر حرکت کند من خودم شخصاً این باور رو دارم که آیت الله رئیسی اگر در موردی به یقین میرسیدند که مسیری به فرض اشتباه است تردیدی در اینکه آن مسیر را اصلاح کنند، نداشتند برای همین عرض میکنم که آن اراده و خواست به انجام وظایفی که دولت برای خدمت به مردم دارد و همراه کردن مردم با خودش دارد در دولت آقای رئیسی بارز و آشکار بود ولو اینکه میگویم در مورد همه دولتها اصلاً مصداق دارد نه فقط در مورد دولت ایشان منتها آن چیزی که شاید متمایز میکرد ایشان را در مقام یک رئیس جمهور این بود که این اراده و خواست و عزم برای تغییر شرایط ایران و بهبود شرایط ایران بسیار آشکار بود. می توانیم اینطور برداشت کنیم که الان در حال حاضر یک الگوی جدیدی برای عصر حاضر رئیس جمهوری که صادقانه در مسیر خدمت به مردم حرکت میکند میتوانیم این را اینگونه ادا کنیم که آقای رئیسی یک الگویی را برای تبیین هرچه بهتر برای ارزیابی هرچه بهتر ایجاد کرده ببینید اگر یک مقدار بخواهم با صراحت در مورد این موضوع صحبت کنم تجربه انتخاباتهایی که ما از سر گذراندهایم در سالهای پس از جنگ خصوصاً و هرچه پیش آمدیم ممکن است که یک مقداری وضوح بیشتری هم پیدا کرده بوده این بوده که شخصیتهای سیاسی که در انتخابات شرکت میکردند به تدریج آن فضای رقابت بر سر قدرت سیاسی آنقدر در آنها بارز و هویدا میشد مردم داشتند آن تصویر ایدهآلی که ما از مردان سیاست در دهه ۶۰ داشتیم را فراموش میکردند و به نظر من آقای رئیسی دوباره این تاریخ را دوباره از صفر کرد. در شرایط فعلی کسانی که میآیند نامزد میشوند برای انتخابات ریاست جمهوری بعید می دانم بتوانند از مقایسه با شخصیت آقای رئیسی گریزی داشته باشند میگویم این هم به این معنا نیست که دولت آقای رئیسی مثلاً در سیاستهای فرض کنید اقتصادی و فرهنگی و هر کدام از اینها اشتباهی نداشته ولی مسئلهای این است که شخصیتی که آقای رئیسی از خودشان برجا گذاشتند شخصیتی اخلاق مدار در سیاست است به رغم بسیاری از طعنهها و فشارهایی که به هر حال هم در دوره انتخابات ریاست جمهوری و هم در دورهای که ایشان رئیس جمهور شدند بر ایشان بود برای اینکه واکنشی از ایشان بگیرند که این چهره تخریب شود ایشان این صلابت را داشتند حفظ این شخصیت علی رغم اینکه به واسطه جایگاه پیشینی که داشتند از خیلی از شخصیتها شناخت عمیقی داشتند.
سوال: به نکته بسیار مهمی اشاره کردید در این چند روز در برنامههای مختلف با وزرا و با مسئولین در ارتباط با شخصیت حقیقی آقای رئیسی با سلوک مدیریتی ایشان داشتیم اما مسائلی مطرح میشد مثلاً ما در فلان حوزه مشکل داریم شما چرا آن را نمیبینید فقط نگاه مثبت دارید به موضوع؟ اصلاً کسی منکر این نیست که در بعضی از حوزهها مسائل و مشکلاتی وجود دارد مثلاً در حوزه اقتصادی، اما نکته اینجاست ما داریم در مورد آن چارچوب و حرکت کردن در مسیر بایسته و شایسته صحبت میکنیم و شاید مشکلاتی هم در برخی از حوزهها باشد حالا با این شرایط الان در این مقطع زمانی نگاه به آینده چطور باید باشد؟
بلیغ: ببینید تلاشی که با دولت آقای رئیسی آغاز شد به نظر من یک تاریخی را ما پیش از رسیدن به دولت آقای رئیسی از سر گذرانده بودیم که در آن تاریخ که شاید بشود در برخی از زمینهها آن را حتی به دوران پیش از انقلاب به لحاظ ساختارها و سازوکارهای حکمرانی در کشور برگرداند اینها چیزهایی بودند که در یک قالب نظم جهانی تثبیت شده بودند یعنی ما در چهارچوب یک سری معادلاتی و یک سری مناسباتی در جهان کنونی حضور داشتیم وقوع انقلاب در ایران بخشی از آن معادلات را به صورت جدی بر هم زد و دلیلش هم این بود که یک اراده جمعی و یک اراده عمومی در جهان شکل گرفت و واقعاً اگر مردم در آن لحظه و در آن برهه تاریخی عزم این تغییر را نمیکردند به صرف چند کنش سیاسی سیاستمداران و یا عرضم به حضور شما فرایندهای دیپلماتیک ما نمیتوانستیم از آن نظم پیشین عبور کنیم و بعد از انقلاب هم به هر حال استحکامی که آن نظم در طول تاریخ معاصر جهان پیدا کرده به راحتی به ما اجازه نمیداد که از این چهارچوب عبور کنیم کما اینکه وقتی ما از دورانی که یک وضعیت استثنایی را در جنگ تجربه کردیم، چون به هر حال جنگ شرایط عادی ندارد عبور از شرایط جنگ گویی که دوباره این سودا را در سر مردان سیاست زنده کرد که ما میتوانیم به نحوی در همین نظم سهیم باشیم و متاسفانه بخش عمدهای از آن سازوکارهای اقتصادی و سیاسی ما در چهارچوب همان نظم پیش رفتند دولتهای مختلفی به هر حال تغییراتی درش ایجاد کردند بعضیها در جهت تثبیتش و بعضیها هم در جهت عبور ازش ولی خوب با توجه به رخدادهای مختلفی که در کشور به وجود آمد عملاً امکان عبور از این شرایط وجود نداشت.
*شهید رئیسی عزم کرده بود با مردم در یک ائتلاف باشد
سوال: مصداقی میفرمایید؟
بلیغ: ببینید مثلاً فرض کنید ما یکی از نقاط مهمی که شاید مورد تاکید رهبری یعنی من فکر نمیکنم رهبر انقلاب روی موضوعی به اندازه مسئله تولید و اقتصاد در طول سالهای اخیر تاکید کرده باشند، تقریبا ۱۰ سال است که موضوع شعار سال این است و این اهمیت مسئله را نشان میدهد و این صرفاً یک جابجایی مثلاً درآمد سرانه یا مثلاً جی دی پی یا شاخصهای این چنینی صرفاً نیست مسئله یک جنبه تاریخی و سیاسی و اجتماعی برای ما دارد که البته صحنه وقوع و صحنه رخدادش اقتصاد است برای ما مسئله این است که ما باید نیروی اجتماعی مردم و نیروی سیاسی مردم را در چارچوب فعالیتهایی که دولت دارد انجام میدهد به کار بیندازیم و آن چیزی که دولت آقای رئیسی را به نظر من متمایز میکرد این بود که عزم و اراده کرده بود که با مردم در یک ائتلاف قرار بگیرد به چه معنی به این معنی که نه صرفاً دولتی باشد که قرار است مثلاً پول نفت را بیاورد در بودجه و به مثابه یک دولت خدمتگزار این را توزیع بکند حالا فارغ از اینکه این عادلانه است یا نیست این توضیح مسئله این است که مردم باید در صحنه تولید و ساخت ایران مشارکت بکنند تلاشی که آقای رئیسی برای احیای کارخانهها در این مدت کردند و احیای صنایعی که متروک شده بودند به دلایل مختلفی به واسطه قصور دولتهای پیشین این خودش نشانه آن عزم و ارادهای است که عرض میکنم منتها آن ساختار آنقدر تثبیت شده در طول این سالیان بوده یعنی یک وضع به هر حال طولانی مدتی را این ساختار در ایران حاکم بوده تغییر دادنش شاید با دو سه سال کار به این راحتی اتفاق نیفتد برای همین است که عرض میکنم آن جهتگیری که دولت انتخاب کرده بود و آن ارادهای که به آن سمت داشت نوید این را میداد که ما بتوانیم به نقطهای برسیم که حضور مردم در صحنه مشارکت سیاسی و اقتصادی در ایران پررنگتر شود.
سوال: استفاده از ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد برای حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت به عنوان مثال سالهای سال است عضویت در سازمانهای بینالمللی را پیگیری میکنیم از قبیل شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بریکس و اخیرا کشورهای غرب آفریقا، اما در دولت سیزدهم شاهد عملیاتی شدن آن هستیم مثل همانطور که عرض کردم شانگهای و اتحادیهها و این ظرفیتی را پیش روی اقتصاد و سهیم شدن هرچه بیشتر مردم در تولید و اقتصاد فراهم میکند حالا اگر بخواهیم این مسیر را ادامه بدهیم بایدها و نبایدها چیست؟
بلیغ: من فکر میکنم که با توجه به وضعیت جهانی که در آن قرار گرفتهایم ، اتفاقاتی که با شتاب بسیار در این چند سال اخیر و به صورت خاص در چند ماه اخیر در جهان افتاده بعد از عملیات طوفان و الاقصی خصوصاً وضعیت را به سمتی میبرد که آن شکلی از نظم که خود غربیها همواره تحت عنوان نظم جهانی ازش یاد میکنند و کشورهای مختلف را در قالب یک جامعه جهانی در آن نظم جانمایی میکنند در حال فروپاشی است و یافتن یک موقعیت مستقل و در عین حال الهام بخش در منطقه و در جهان چیزی است که امروز جمهوری اسلامی فرصتش را دارد.
سوال: یعنی پیدا کردن نقش و سهم خودش در نظم نوین جهانی؟
بلیغ: نظمی که در حال شکلگیری است نکتهای که رهبر انقلاب در طول سالهای اخیر تحت عنوان عبور از یک پیچ تاریخی همواره به ما گوشزد کردهاند نکتهاش در همین است که عبور از این پیچ تاریخی یعنی رفتن به سمت یک نظم تاریخی تازه در آن نظم تاریخی تازه است که ایران باید از فرصتهایش برای قرار گرفتن در یک موقعیت استراتژیک و راهبردی استفاده کند کما اینکه به هر حال با رشادتها و تدابیری که تلاشهایی که امثال سردار سلیمانی در منطقه داشتند ما چیزی تحت عنوان جغرافیای مقاومت داریم امروز چیزی که نبوده و خلق شده و این چیزی است که ما تاسیسش کردیم گامهای پس از این امروز برای ما مهم از آن چیزی که شاید شهادت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان میتواند به مثابه یک نیرو برای ما امروز نقش ایفا بکند و یک نیروی اجتماعی و سیاسی فراهم بکند این است که ما مسیری را که آغاز شده بود در ادامه این راه با قدرت بیشتری و با سازماندهی دقیقتری و به کمک نیروهای سیاسی و اجتماعی که توانایی این کار را دارند ادامه بدهیم و نگذاریم که دوباره چه بسا به هر حال همواره این نظم کما اینکه مثلاً در سال ۸۸ هم دیدیم در آستانه پذیرش انرژی هستهای از سمت آمریکا بودیم، اما اتفاقی که در ایران افتاد عملاً ما را دوباره چند گام به عقب برد.
سوال: آقای دکتر الان قرار است که ما روی آن نظم نوین جهانی نقش و سهم خودمان را داشته باشیم الان یک مقدار برگردیم به عقب دولت سیزدهم برای داشتن آن نقش بایسته و شایسته خودش در نظم نوین جهانی ما در حوزه سیاست خارجی همراهی و همکاری با کشورهای همسایه و همسو را داشتیم این را برای بینندگان بگویید آیا قرار بود در این قالب ما نقش خودمان را پیدا کنیم و از اینجا به بعد آیا باید این مسیر عوض شود این ابزار و این رویکرد باید عوض شود؟
بلیغ: قطعاً همکاری کردن با کشورهایی که منافع مشترکی با ما دارند طبعاً ما را از آن نظمی که ما را به عنوان یک کشور خام فروش در نظم اقتصادی جهانی پذیرفته بود بیرون میآورد. قطعا همکاری کردن با کشورهایی که منافع مشترکی با ما دارند طبعا ما را از آن نظمی که ما را به عنوان یک کشور خام فروش در نظم اقتصادی جهانی پذیرفته بود بیرون میآورد، اما آنها گامهای نخست این حرکت هستند کمااینکه ما ممکن است الآن در چارچوب نظم تازهای که میخواهد شکل بگیرد هم در مسیر قرار بگیریم که حالا به جای اینکه مثلا با بلوک غرب مثلا با اروپای غربی و امریکا همان معادله را داشته باشیم الآن بیاییم مثلا فرض کنید با کشورهای دیگری این معامله را داشته باشیم مسئله اصلی این است که جمهوری اسلامی بتواند بازیگر مستقل این صحنه باشد به عبارتی بتواند یک اقتصاد درونزا و برونگرا داشته باشیم چیزی که در فکر میکنم در سند خود اقتصاد مقاومتی هم در سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی هم به آن اشاره شده از سمت رهبر انقلاب، ما باید امروز برویم به سمت اینکه بتوانیم از این ظرفیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک خودمان و آن پتانسیلی که ما در منطقه داریم ببینید ما روزی شاید به مخیله مان هم خطور نمیکرد که دو سه تا از تنگههای مهم دنیا در اختیار ما باشد و این یعنی شریان اقتصاد جهانی تحت تأثیر کنش و واکنش ماست.
سؤال: با شهادت آقای رئیسی و بخشی از بزرگان ما چه اتفاقی قرار است در منطقه بیفتد یا در جهان این تحولات چه تأثیری خواهد گذاشت؟ این حادثه تلخ چه تأثیری روی معادلات منطقه یا معادلات جهانی خواهد داشت و چه باید کرد که به هر حال بتوانیم از این مسیر آن طور که باید گذر کنیم؟
بلیغ: ببینید نکتهای را رهبر انقلاب در یکی از دیدارهای دیروزشان با سران کشورهای دیگری که برای مراسم تشریف آورده بودند فرمودند آن هم این بود که هم ما و هم رژیم صهیونیستی و حالا حامیان آن در یک شرایط مواجه با مسئله موجودیت هستند به عبارتی ما در یک نقطه خطیری قرار گرفتیم در واقع میشود گفت که رژیم صهیونیستی با شرایطی که پس از عملیات طوفان الأقصی پیدا کرد و جنایاتی که مرتکب شد و شرایط بی ثباتی که به لحاظ سیاسی دارد از هیچ تلاشی برای بقای خودش فروگذار نخواهد کرد و دست به هر عملی ممکن است بزند تا خودش را در موقعیتی که هست حفظ بکند حتی به نظر من ولو اینکه از شرایط فعلی سیاسی اش کوتاه بیاید و خودش را در قالب سیاست دو دولتی که همواره در طول این سالها از آن صحبت شده بخواهد تثبیت بکند به عنوان یک امری که به هر حال پذیرفته شده باشد و در قالب پیمانی که دارد با کشورهای منطقه بسته میشود عملا آن را وارد معادلات اقتصادی و فی مابینی بکنند که دیگر امکان برهم زدنش وجود نداشته باشد یعنی موجودیت نامشروع خودش را به نحوی به واسطه شاید تن دادن به همکاریهایی که کشورهای منطقه آن را میپذیرند، بخواهد خودش را در این شرایط تثبیت بکند این به نظرم یک آینده متصوری است که میتوانیم داشته باشیم یکی هم این است که دولت جعلی رژیم صهیونیستی بخواهد این مسیر را که پیش گرفته تا انتها جلو برود طبعا ما برای همچنین صحنهای آمادگی لازم را داشته باشیم و مهمترین آمادگی که باید داشته باشیم برای این صحنه این است که عرض کردم این جغرافیایی را که پدید آوردیم و این نیروی مقاومتی که در منطقه پدید آمده باید وضع تثبیت شدهای پیدا بکند و وضع آینده داری پیدا بکند لازمه این حرکت به نظر من در بخش مهمش فارغ از آن لایههای دفاعی، نظامی و امنیتی که قبل از این هم بوده و بعد از این هم باید باشد این است که ما بتوانیم پیوندهای مستحکم تری به لحاظ سیاسی و اقتصادی پیدا بکنیم یعنی اینها بتوانند نیروهایی باشند ایستاده بر پای خودشان این شرایط ما را تثبیت میکند و از این مرحله ما را عبور میدهد و عبور ما از این مرحله خصوصا در شرایطی که یکی از چالشهای آمریکا این است که جناح فعلی آمریکا و البته دولتهای اروپایی تمام هم و غمشان الآن این است که مسئله اوکراین و روسیه را حل بکنند، اما در عین حال وارد یک برههای و اتفاقی شدند بعد از عملیات طوفان الأقصی که برای شان مورد انتظار نبود شاید و دولت اسرائیل هم اصرار دارد که شرایط خودش را تثبیت بکند و انتظار از آنها دارد که کمکش بکنند برای همین این تنشهایی که وجود دارد ما را باید متوجه این بکند که بتوانیم با نیروهای صاحب منافع مشترک یا هم پیمان خودمان در منطقه، ائتلافها و همکاریهای جدی تری انجام بدهیم، چون اولویت فعلی در شرایط کنونی جهانی این است که آن نظم پیشین از کار بیفتد و در صورتی که این نظم از کار بیفتد ما میتوانیم اقدامات و قدمهای بعدی را برای تثبیت آن نظمی که دارد به سمت ما میآید و ما باید در آن یک موقعیت تازه پیدا بکنیم قدم برداریم و میگویم موقعیت تازه ایران را که میتواند به واسطه شرایطی که همواره در طول تاریخ جهان داشته ایران به هر حال همواره سرزمین میانه بوده، در میانه جهان قرار داشته به لحاظ جغرافیایی و به لحاظ جغرافیای انسانی در جهان، ایران همواره میانه اش در میانه سه قاره قرار گرفته و گریزی از این ندارد یعنی حتی اگر انقلاب اسلامی در ایران رخ هم نمیداد کشورهای غربی اجازه نمیدادند ایران کشور مستقلی در این جغرافیا باشد فلذا ما باید حتما به این سمت که عرض کردم حرکت بکنیم تا بتوانیم خودمان را در آینده جهان مؤثرتر و مستقلتر تعریف بکنیم.
سؤال: با نگاه به آینده دو سناریو پیش روی ماست ۱ ـ اینکه ما آن فضای دو دولتی بین رژیم صهیونیستی و مردم فلسطین پذیرفته و تثبیت بشود و رژیم صهیونیستی با این مسیر موجودیتش تثبیت بشود، اما سناریوی دوم میگویید همین مسیر را ادامه بدهیم یعنی تثبیت مقاومت در منطقه تا گذر از این مرحله و برای گذر از این مرحله باید تقویت روابط اقتصادی و سیاسی خودمان را داشته باشیم درست است؟
بلیغ: در هر دو سناریو کاری که به نظر من باید اقدامی که جمهوری اسلامی و دولت آینده ان شاءالله پی خواهد گرفت ذیل سیاستهای کلانی که رهبر انقلاب آنها را پیگیری میکنند این است که در هر دو سناریو ما باید حداکثر تلاشمان را بکنیم که این اتفاق نیفتد یعنی حتی، چون به هر حال تثبیت شدن شرایط اسرائیل ولو اینکه دیگر آن جریانهای تندرو و رادیکال سر کار نباشند عملا مشروعیت بخشی به این است که ما اجازه بدهیم کشوری ۷۵ سال هر جنایتی که بخواهد بکند سرزمینی را اشغال بکند و بعد با جنایتهای آشکار یعنی واقعا بدیهیترین به قولی فضایل انسانی که واقعا از یک انسان معمولی آدم میتواند انتظار داشته باشد اسرائیل زیر پا گذاشته و الآن تثبیت شدن آن واقعا لکه ننگی بر پیشانی کشورهای منطقه خواهد بود اگر بپذیرند که اسرائیل تثبیت بشود و الآن شرایط را هم دارند آماده میکنند الآن دارند میگویند که بیایید پیمان را امضا بکنیم غزه را هم ما بازسازی میکنیم و اسرائیل هم پذیرفته بشود و کشورهای منطقه ما هم احتمالا با توجه به اینکه پشتوانه عمدتا پشتوانه مردمی محکمی ندارند یعنی یک شکافی بین بدنه اجتماعی نیروی اجتماعی شان و حکومتها به واسطه وابستگیای که به همان چارچوب نظم هستند.
سؤال: آقای دکتر با توجه به این شرایط الآن پذیرفتن یک کشور مستقل فلسطینی از سوی بسیاری از کشورها حالا حتی کشورهای اروپای غربی را چطور ارزیابی میکنید؟ یعنی در همین راستا میبینید؟
بلیغ: من تصورم این است که سیاستی که دستکم تا زمانی که دولت فعلی آمریکا بر سر کار باشد و مناسباتی که این دولت یعنی این جناح با همپیمانان اروپایی خودش دارد تلاششان احتمالا به این سمت است که دولت فعلی اسرائیل را جایگزین بکنند و با دولت بعدی که احتمالا جناح رادیکال اسرائیل نخواهد بود شرایط دو دولتی را پیگیری بکنند برای اینکه تثبیت بشود در منطقه و ره آوردی که برای شان دارد.
* با قدرت و با صلابت مسیر دولت قبل را ادامه دهیم
سؤال: پس شما نگاه خوشبینانهای به آن ندارید؟
بلیغ: خیر، هر دو سناریو برای ما سناریوهای خوبی نیستند منتهی مسیر اینکه مواجهه با هر کدام از اینها اقتضائات خودش را دارد الآن اگر شرایط آمریکا تغییر بکند فرض کنید انتخابات بعدی، ترامپ فرصت این را پیدا بکند که بیاید سر کار دوباره برمی گردد به همان نقطهای که قبل از رفتنش داشت پیگیری میکرد که پیمان ابراهیم را بیاورد وسط منتهی فرقش این بود که او با جناح رادیکال اسرائیل این پیمان را میخواست ببندد در شرایط دولت فعلی دنبال این هستند که اسرائیل فعلا مسئله اش حل بشود تا ما بتوانیم آن جناح باز دیگری را که در مواجهه بین روسیه و اوکراین وجود دارد را حل بکنیم و اگر، چون در آن جناح هم شکست سختی خوردند تا اینجای کار و عملا نتوانستند الآن ببینید کشورهای اروپایی، فرانسه، آلمان کشورهای دیگر دارند سرباز اعزام میکنند برای جنگ در جبهه اوکراین و این یعنی اینکه فرانسه چند وقت پیش من در اخبار میخواندم که سن سربازگیری اش را به ۱۵ سال رسانده برای اینکه بتواند نیروی بیشتری اعزام بکند و البته اقبال اجتماعی هم کم است مجبور است که مرتب مشوقهایی را طراحی بکند برای اینکه اینها بروند، چون شکست خوردن در آن جبهه عملا وحدت اروپا را از بین خواهد برد و عملا همکاری بین اروپا و آمریکا به شکل فعلی ناممکن خواهد بود کما اینکه اصلا قبل از اینکه این اتفاق هم بیفتد دلیل اینکه اوکراین وارد جنگ با روسیه شد این بود که دولت آلمان در دوره مرکل به واسطه آن احداث خط لوله نورد استریم ۲ داشت استقلال در حوزه انرژی پیدا میکرد و این فروپاشی اتحادیه اروپا را در پی داشت یک همچنین صحنهای را ما با آن در جهان مواجهیم اتفاقاتی که با دور تند دارد اتفاق میافتد و ما باید در چنین صحنهای به تصمیم برسیم شاید تأکیدی که رهبر انقلاب در این چند روز با یک استحکامی در مورد وضعیت دولت میکنند دلیلش همین باشد که ما اساسا هیچ فرصتی برای اینکه بخواهیم تعللی داشته باشیم در این شرایط نداریم و باید با قدرت و با صلابت مسیری را که در دولت قبل هم شروع شده ادامه بدهیم.
سؤال: تحولات در همین یکی دو روز اگر ببینیم مثل جلسات هیئت دولت، افتتاحهایی که همین امروز داشتیم در حوزه بهداشت و درمان، اینها پیام را به داخلی و خارج مخابره میکند که ما هیچ توقف و تعللی در مسیرمان نداریم و مساله ادای احترام بسیاری از مسئولین ارشد کشورهای خارجی به پیکر مطهر رئیس جمهور فقید و عزیز، این حضور این احترام و حالا حضورشان در سفارتخانههای کشورهایی که به خاطر مسافت امکان حضور در این مراسم را نداشتند چه طور دیدید ارزیابی تان چیست؟ بیش از ۶۰ کشور حضور پیدا کردند و این همدردی و همراهی و اینها در عرف بین الملل پیام دارد هر گونه از این اقدامها و حضورها حتی حرکتها پیام دارد این را چطور دیدید شما؟
بلیغ: ببینید از دو زاویه میشود به مسئله نگاه کرد زاویه اول این هست که با توجه به تصویری که از دولت آقای رئیسی ساخته بودند منتقدین ایشان که ما در شرایطی قرار گرفتیم که در یک انزوایی به سر میبریم قدرت تعامل با جهان را نداریم و البته تصویری هم که از جهان ارائه میدادند تصویر کاملی نبود یعنی مثلا فرض کنید ارتباط داشتن با آمریکا و اروپای غربی به معنی ارتباط داشتن با جهان بود در صورتی که ما الآن در همین سه سالی که از دولت گذشته به تعبیری که شما فرمودید وارد پیمانها و روابطی با کشورهای همسایه، هم پیمان شدیم که قبل از این فرصتش را نداشتیم چنین اتفاقی بعد از فقدان آیت الله رئیسی و حضور سران کشورهای مختلف در مراسم یادبود ایشان نشان دهنده این است که بسیاری از کشورهای جهان به استقبال این نوع ورود ایران به صحنه تعاملات بین المللی رفته بودند و احتمالا ما باید به این دقت بیشتری داشته باشیم که این مسیر را پرقدرتتر ادامه بدهیم تعامل کردن با کشورهایی که ممکن است حالا یعنی خوبی این قضیه و درستی این مسیر هم دلیلش این هست که باز برمی گردد به همان نظم، ببینید وقتی دارد نظم به هم میخورد طبعا مناسبات و معادلات و روابط بین کشورها عوض میشود نوع روابطی که ما الآن داریم برمی گزینیم نشان دهنده چهرهای است که نظم آینده از خودش نشان خواهد داد این یک زاویه، زاویه دوم به نظر من در بعضی از حالا اتفاقاتی که افتاده شاید میتواند اگر بدبینانه هم نگاه بکنیم این است که بعضی از کشورها و برخی از کشورهایی که دارند الآن مثلا پیام تسلیت میفرستند یا این کار را میکنند انتظار این را داشته باشند که در شرایط آینده دولت ایران ما دوباره برگردیم به نقطهای که از آن عبور کرده بودیم یعنی سیگنالهایی را بفرستند به هر حال پیامهایی را دارند به جمهوری اسلامی مخابره میکنند که ما در چنین شرایطی با شما ادامه خواهیم داد حالا نمیخواهم از کشورها نام ببرم و خیلی از الآن پیشگویی کرده باشم ولی به هر حال در چنین شرایطی همواره این دو زاویه و مطلب وجود دارد یعنی ما باید برویم ببینیم که در دولت آینده تحت چه شرایطی و بر اساس چه بایستههایی میتوانیم مسیری را که موجب اقبال کشورهای یک مقداری شاید البته صاحب پتانسیل و انرژی لازم برای نقش آفرینی مؤثر در نظم آینده هستند، اما الآن هنوز نتوانستند آن نقش را پیدا بکنند و رابطه پیدا کردن ما با آنها و تعامل ما با آنها و ائتلاف ما با آنها میتواند هم نقش آنها را و هم نقش ما را در آینده آن نظم پررنگتر بکند.
* جمهوری اسلامی از معدود کشورهایی است که پشتوانه مردمی دارد
سؤال: به عنوان جمع بندی پیام که این شرایط ما برای خودمان یک ساز و کار یک مسیری را انتخاب کردیم و داریم پیش میرویم و این حضور، این پیوند به نمایش گذاشتن پیوند میان مسئولین و مردم در این چند روز را چه پیامی میدانید برای کشورهای دنیا حالا چه کشورهایی که با ما همراه هستند و چه کشورهایی که به هر حال در مسیر روبروی ما قرار دارند؟
بلیغ: فارغ از تعاریف مرسومی که در مورد دولت و ملتها در چارچوب روابط بین الملل میشود، کشورهای اندکی در دنیا هستند که صاحب مردم هستند به صورت واقعی، جمهوری اسلامی از معدود کشورهایی است که واقعا صاحب مردم اند و هر بار که فاصلهای بین مردم و دولت پدید آمده چنین رخدادهایی به نوعی این فاصله را ترمیم کرده و دوباره دولت و ملت را به هم دیگر نزدیک کرده به نظرم پاسداشت و حرمت گذاری به این عاطفه پرشوری که مردم در این صحنه به خرج دادند این است که دولت آینده و سیاستمدارانی که دارند خودشان را آماده میکنند برای ورود به این صحنه دقت به این داشته باشند که چطور مردم به استقبال فردی میروند و چرا میروند و جهت گیریهای او را بشناسند و اهداف او را آرمانهای او را که طبعا منطبق بر آمارهای اصیل جمهوری اسلامی هست بشناسند و خودشان را مهیا بکنند برای اینکه این عاطفه جمعی را در کالبد جمهوری اسلامی به معنایی ذخیره بکنند و جذب و تقویت بشود نه اینکه بگذاریم، چون ببینید ما یک انرژی متراکمی از پس از انقلاب داشتیم این انرژی باید جذب بشود.